خطبه های نماز جمعه 13 بهمن 1396 مصادف با 15 جمادی الاولی 1439 فسا

خطیب جمعه: حسین جمالی زاده

موضوع خطبه اول: رسیدن به حیات طیب انسانی نتیجه دینداری دین شناسانه است

موضوع خطبه دوم: دهه فجر و وحدت

خطبه ی اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين، ثُمَ الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلى البَشِيرِ النَّذِيرِ السِّراجِ المُنِيرِ اَلعَبْدِ الْمُؤَيَّدِ، وَ الرَّسُولِ الْمُسَدَّدِ، أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد صلواتُ اللهِ وَ سَلامُه عَلَیهِ و عَلی آله، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، سِیَّمَا بقیةِ الله في الاَرَضین، روحی وَ أَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفِدَاء. وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی أَعْدائِهِمْ مِنَ الْآنَ، إِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّین، يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم اُوصِيكُم عِبادَ اللّهِ و نَفسی بِتَقوَی الله،

بندگان خدا قبل از هر سخنی خودم را و سپس خودم را و سوم هم خودم را و بعد شما عزیزان برادران خواهران و سروران معزز همراه را توصیه می کنم به رعایت تقوا و حدود الهی خصوصا در عمل و رفتارمان در حرکات و سکنات مان،...

 در رابطه با آثار و ثمرات شیرین و نتایج امیدبخش دین داری با معرفت و شناخت دینی در جمعه های گذشته از آیات و روایات استفاده کردیم یکی از مهمترین آثار آن رسیدن انسان به حیات حقیقی انسانی، که به تعبیر قرآن حیات طیب و به تعبیر روایات حیات فکری و عقلانی است. گفتیم هر کسی که متدین باشد ولی متدین دین شناس باشد و آگاه به حقایق دین، در نتیجه به مرز حیات انسانی خودش را خواهد رساند، حیات انسانی حیاتی است که با حیات حیوانی که غالب انسان ها دارند فرق دارد، حیاتی است که با فکر انسان و تعقل همراه است. حیاتی است که به دور از تعصب و یکدندگی و لجاجت و حرص و طمع و ولع همراه است. آیه ای را هفته گذشته خواندم، امروز هم در رابطه با این آیه نکاتی دارم از تفاسیر و روایات در ذیل این آیه شریفه عرایضی را داشته باشیم.

گفتیم که حیات انسانی با معرفت به دین همراه و با تدین و تعبد به دین حاصل می شود. حیات انسانی یک لازمه‌ای دارد طبق این آیه شریفه:

 فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ،

که این انسانی که به این حیات رسیده، محاط به نور می‌شود، یک نورانیتی پیدا می‌کند که به این نور در روایات تعبیر شده به نور ولایت، ولایت اولیاء الله، در درجه اول ولایت معصومین ع و سپس بقیه اولیا الله ع، یعنی انسانی که در وسط نور با این نور زندگی می کند، این همانی است که در برابر ظلمات مطرح شده است. هر چیز بد و زشت و آزار دهنده ای را به آن ظلمت می گویند. همانطور که زینب کبری س در جواب آن ملعون که به وی گفت دیدی خداوند با تو در کربلا چه کار کرد، فرمود:

 «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا»

من هیچ بدی ندیدم، هرچه که دیدم زیبا بود، این می شود نور، خود اینکه زینب کبری س عاشورا را چگونه می بیند و ما چه جور می بینیم، دریای بحث است از نظر روایات، و خودش آن دعای رجبیه را روز یازدهم ماه رمضان می خواند، آن مناجات رجبیه را،

وقتی که او را عبور می دهند از کنار بدن های پاره پاره و وقتی نگاهش به این بدن ها افتاد، دست هایش را رو به آسمان گرفت و آن جمله را فرمود:

 اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ،

 خداوندا چقدر به من زینب امروز و دیروز نعمت دادی، خداوندا چقدر نعمت به من فرستادی، خداوندا کاری کن که من از عهده شکرش برآیم، یعنی بلاها را نعمت می بیند.

برادران و خواهران حیات انسانی که پیدا شد، که خود این حیات بر می‌گردد به معرفت دینی، چرا زینب س به این مقام می رسد؟ چون معرفتش بالاست، آگاهی و احاطه دارد بر حقایق و نتیجه هم این است که هر بلای در راه خدا را نعمت می بیند و هر سختی و رنجی را رحمت می بیند، هر اَلَم و دردی را نور می بیند، درمان می‌بیند زینب کبری س.

مسلمان ها به ما گفتند حیات انسانی پیدا کنیم، تا همه چیز برایتان لذتبخش باشد. زندگی همان حیات انسانی و طیب است، فلذا می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ، همراه خدا و پیغمبرتان شوید، آنها یک خواسته از ما دارند، اگر گفتند ایمان و عمل صالح، ایمان یعنی معرفت. ایمان دو رکن دارد: نظری و عملی. ایمان نظری همان معرفت است و ایمان عملی همان باورها و اعتقادات است. خداوند در این آیه از شما چه چیزی می‌خواهد؟ میگوید این کارهایی که گفتم شما را به حیات انسانی می‌رساند، یکی ایمان، هم نظری و هم عملی یعنی معرفت به دین و باور به دین و معرفت هایتان دوم عمل صالح.

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم، چون هرچه آنها می گویند حیات شما را میخواهد و حیات پیدا میکنید.

 نکته دوم خود این حیات هم در قرآن و در جای جای مختلف بیان شده است خداوند متعال. اولاً حیات دنیا را که در برابر حیات حقیقی که طیبه است، حقیقتش در قیامت پیدا می شود، میفرماید:

 ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ،

 در دنیا اگر گفتند زندگی دنیا بد است، نه به این معنا باشد که آن چیزی که در دنیاست بد است، اینها را باید به عنوان ابزار برای رسیدن به مقامات بلند الهی در نظر گرفت، اما آن چیزی که بد است در خود اینها غرق شدن و اینها را مقصد و مقصود دانستن و با آن از خدا و آخرت غافل شدن و در نتیجه حیات حیوانی است لذا قرآن این حیات را چنین معرفی می کند:

 إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ، عرب به هر کار و هر چیز و هر رفتار و گفتار بیهوده که ما و شما را از حقیقت باز دارد، به آن لهو می گوید. ببینید کار ها و روش ها و صحبت ها شما را از آن هدف اصلی بازمی دارد یا نه! این می شود لهو.

 لعب هم به آنچه که انسان در ذهن و خیال خودش به آن به عنوان مقصد و هدف دنیوی نظمی بدهد و حالت کودکانه و لوازم کارهای بچه گانه داشته باشد به آن لعب میگویند. انسان خیال می کند با این مقام و پست و پول و ثروت کسی میشود، آدمی که معرفت دینی داشته باشد کلاه سرش نمی رود. اگر کارهای من کودکانه شد حیات حیوانی است و معرفت نداریم از کجا بفهمیم کار هایمان کودکانه است یا نه، باید ببینیم لوازم بازی های بچه گانه در زندگی های مان هست یا نه، بچه ها با هم بازی می کنند، لوازم کارهایشان چیست؟ آنها شور و هیجان دارند، هر کاری که در دنیا باشد و انسان با شور و هیجان و بدون منطق باشد بازی کودکانه می گویند. در این بازی کودکانه جنگ و دعوا هم هست، در بازیهای کودکانه دعوا میکنند و بعد قهر و آشتی می کنند، ما که بزرگتر هستیم ببینیم در کارها و رفتارهایمان دعوا هست یا نه.

حرص و طمع و ولع. بچه ها هنگام بازی کردن حرص دارند. زود سیر شدن، بچه یک مقدار که بازی کرد زود خسته می شود و سیر می شود، عبادت انسان را خسته نمی کند، بلکه کارهای دنیایی آدم را خسته میکند:

وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ،

 پس حیات دنیا که حیات حیوانی است لهو و لعب می باشد و انسان را از کار اصلی باز میدارد و هم بچه گانه هست.

 وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ،

آن حیات آخرت حیات حقیقی است، اگر بدانید. و در آیه ای دیگر می فرماید: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ،

حیات حیوانی که در دنیا قرار گرفته، بازیگری و بچه گانه است و از اهداف اصلی انسان را باز می دارد و به صورت زینت است، برای فخر فروشی است. ولی حیات انسانی در یک کلمه حیات طیّب، و در یک توضیح، حیات فکری و عقلانی. ببینیم کارهایم منطقی است یا نه؟ اگر فکری و منطقی شد هم انسانی است، هم طیب است و هم لهو و لعب نخواهد بود.

نکته سوم حیات انسانی که با معرفت پیدا می شود و محاط به نور ولایت و اولیاءالله میشود در آن محبت و جذابیت زیاد می شود زیرا انسان کینه کسی را ندارد، فذا جذاب میشود و این جور آدمی حاضر نیست از انسان و منصفانه عمل کردن ذره ای فاصله گرفته و خطا کند. امیرالمؤمنین ع در غررالحکم می فرماید: الْإِنْصَافُ يَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ يُوجِبُ الِائْتِلَاف . انصاف که آمد جذابیتها زیاد می شود، از آن طرف خلاف و تفرقه و تشتت و چنددستگی کم می شود. اینکه ما اصرار داریم معرفت دینی پیدا کنیم و پایبند حقیقی به ارزش های دینی و انقلابی باشیم، چون میبینیم اگر اینها رعایت شود دیگر تفرقه نیست، چون محاط به نور ولایت الهی و حضرات معصومین ع و اولیاء الله میشویم. انشالله خداوند متعال قبول کند، اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله...

خطبه دوم:

تقوای خداوند متعال را فراموش نکنیم و جدی بگیریم.

تشکری داشته باشم از محضر همه شما مردم شهرستان که در ایام فاطمیه اول شب های گذشته شنیدم برنامه های خوبی داشتید و در اکثر مساجد و منازل و محله ها مراسم عزای حضرت زهرا سلام الله برپا بوده، خداوند قبول کند و تشکر می کنم به ویژه از عزیزانی که در مصلی در این سه شب گذشته شرکت کردند. انصافاً چه مردم باصفایی دارد این شهرستان خداوند متعال اجرتان بدهد و از طرف حضرت ولی عصر عج ماجور ویژه باشید انشاءلله.

همین جا استفاده کنیم، ایام فاطمیه دوم هم که در ۲۰ روز دیگر تقریباً هست، برنامه های خوب و باشکوهی برگزار است در همین مصلی هم مثل مساجد دیگر مراسم برگزار است و انشاالله بهتر از گذشته قدردان خواهید بود.

 دهه فجر امسال را داریم که دیروز شروع شده بود، من دیروز در برنامه ها نبودم به خاطر برنامه اضطراری که در مرکز استان گذاشته بودند بنده نتوانستم در آغاز برنامه ها اینجا باشم. سی و نهمین سالروز پیروزی انقلاب که در ۳۹ سال قبل در چنین ایامی از ۱۲ بهمن ۵۷ تا ۲۲ بهمن ۵۷ یک مسائلی گذشت. من خیلی فکر کردم آن اوضاع و احوال آن زمان را چه جور برای نسل جوان مطرح کنم؛ در سخنرانی ها همه چیز را نمی توان گفت، در کانالی که متعلق به امام جمعه هست، تقریباً هفت یا هشت ماهی هست که دارم تاریخ دوران انقلاب را از قبل از انقلاب از سال ۴۰ به این طرف بررسی کردم به طور مستند که چکیده و خلاصه آن هر شب مقداری از آن روی کانال می آید. دیشب اولین قسمتش آمده.

خیلی ها تلفن زدند، پیام دادند و تشکر کردند، با اینکه اولین قسمتش بوده و هنوز قسمت های زیادی در این شب ها در کانال گذاشته می شود حتماً علاقه مندان به دوران انقلاب و آنهایی که میخواهند نسبت به آینده انقلاب یک معرفتی داشته باشند از گذشته برای آینده توشه بگیرند خوب است. انصافاً خیلی کار شده، شاید ده ها کتاب آن هم کتاب های مستند دیده شده و خلاصه شده در هر شب در حد چند دقیقه در کانال گذاشته میشود.

در رابطه با این دهه از دوازدهم بهمن هنگامی که امام راحل وارد کشور شدند تا ۲۲ بهمن اتفاقات زیادی افتاد و این جور نبود که انقلاب راحت به دست ما رسیده باشد. قبل از اینکه امام وارد ایران شود چه اتفاقاتی روی داده، امام که وارد شدند وضعیت، وضعیت خطرناکی بود، دولت پادشاهی توسط نخست وزیر تازه منصوب شده بختیار که قدرت هم دستش بود و هر لحظه احتمال کودتا بود و هر لحظه احتمال دریای خون جاری شدن بود و قدرت سنگینی هم داشتند و غرب و شرق از او حمایت می کرد. امام تمام این برنامه هایش روی حساب بود و می شود گفت که شبه معجزه بود انجام دادند و آنها را غافلگیر می کرد با این برنامه ها. یکی از آنها، تشکیل دولت موقت بود که بلافاصله بعد از تشکیل شورای انقلاب که در پاریس تشکیل داده بود و وارد ایران شد، نخست وزیر موقتی را مشخص کردند و فرمودند من از طرف مردم که مرا قبول دارند و اعلام پشتیبانی کردند، این آقا را به عنوان نخست وزیر منصوب میکنم و از ایشان می خواهم زود دولت را تشکیل دهد. اینجا بود که در یک کشور دو دولت وجود داشت، قدرت مادی دست بختیار بود، اما قدرت مردم و مردمی دست دولت منصوب امام بود. این یک مقدار بستر را آماده کرد. یکی از کارهای دیگر که پیش آمد و خیلی موثر بود از بدنه ارتش وفادار شاه یک مرتبه اعلام شد نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی به انقلابیون پیوست و همه آمدند بین ۱۲ و ۲۲ بهمن ۵۷ نزد امام آمدند و بیعت با امام کردند. این باعث شد روحیه بقیه ارتش خصوصاً نیروی زمینی یک مقدار تضعیف شود، آنها هم در بین خودشان تمردی حاصل شد و سربازها فرار کنند و وضعیت مناسب داشت میشد که به ۲۲ بهمن رسید که خود ۲۲ بهمن و شب آن از معجزات الهی است که در این شب ثانیه ثانیه اش عنایت حضرت پروردگار بود. تبریک می گوییم محضرتان، ۳۹ سال از انقلاب میگذرد و هنوز انقلاب تر و تازه است. اما چند نکته اینجا محضرتان داشته باشم:

اولاً هفته گذشته گفتیم رمز پیروزی انقلاب همان رمز ادامه و استمرار است که دو رکن اساسی دخیل بود، اول رهبری شخصیتی چون امام و دوم وحدت و انسجام و اتحاد بین اقشار مختلف مردم که هر کدام از اینها اگر با همان تفسیری که هفته گذشته گفتم خدشه دار شود ضرر کرده ایم. علاقمندان بدانند هم رهبری رهبر معظم انقلاب اصل اولیه برای حیات انقلابی مان است و دوم وحدت و انسجام که خیلی مهم است و هر چیزی که باعث کمرنگ کردن این دو شود خیانت است و باید مواظب باشیم.

اما نکته مربوط به ظرفیت هایی که باعث شد انقلاب اینجور اوج بگیرد، مهمترین ظرفیتی که واقعاً سلاح بُرّنده ای بود برای امام و نیروهای انقلاب، مسجد و مساجد بود. این مساجد امروز خیلی اثر دارند اما به شرطی که در یک راستا و جهت حرکت کنند و همه یکپارچه مکمل هم باشند. مساجد در خدمت رهبری امام راحل قرار گرفت، زیر چتر علما و روحانیت و اینجور موفق بود. امروز هم اگر بخواهیم انقلاب مان بماند و محکم شود مسجد و مساجد را جدی بگیرید، مساجد هم باید متولیان آن بدانند که زیر چتر روحانیت باید باشند. علما و روحانیت و امامان محترم جمعه،

و هیئت امنا بدانند، تمامشان در یک راستا و یک جهت آنهم نظام اسلامی و ولایت فقیه که در هر شهرستان و منطقه هم یک نفر به عنوان نماینده، نه نماینده منصوب و مستقیم بلکه نماینده ولی فقیه در استان فقط یک نفر است، بقیه نماینده نیستند، ولی امام جمعه ها در حکم نماینده هستند و حداقل حجت ما بر این است که مساجد زیر چتر روحانیت و علما و همه در یک راستا و فرماندهی قرار گاه فرهنگی، دینی و مذهبی امام جمعه می باشد تا اختلاف پیش نیاید.

نکته دیگر وحدت و جذابیت مساجد باشد. اگر بگوییم این مسجد مال آنهاست این اول اشتباه و انحراف است، همه مساجد باید در یک جهت و راستا حرکت کنند و همه مردم مساجد را از خودشان بدانند، دست اندرکاران و علما و امامان محترم جمعه باید این سیاست را پیگیری کنند و هر کجا نتوانستند جای شان را بدهند به دیگری و باید بدانید مساجد به عنوان سنگر بماند و همه هم یک میدان و پازل را کامل کنند و آن هم در راستای نظام و انقلاب است، نظام و انقلاب هم به اشخاص نیست لذا نمیشود گفت که آن انقلابی است چون با فلانی است و او نیست چون همراه دیگ یست، اشخاص ملاک نیستند، فعلآ در نظام و انقلاب خود مقام معظم ولایت ملاک است و خیمه گاه متصل به آن مقام، نمازجمعه ها می باشد.

نکته دیگر این است که در شهرستان فسا ۳۹ سال از انقلاب میگذرد، اولاً ببینید در این ۳۹ سال انقلاب مان چقدر موفق بوده و دستاوردهای زیادی داشته اما در شهرستان فسا آیا واقعاً در ۳۹ سالگی انقلاب همانگونه که مردمش و شهرستان درخشیده، آیا این پیشرفت و توسعه شهرستان در وزان این مردم و شهرستان باسابقه هست یا نه؟ من می خواهم بگویم نه! اشکال زیاد داریم با توجه به این خشکسالی هایی که داشتیم، محرومیت داریم، بیکاری داریم، گرفتاری داریم و خیلی از مردم را می بینیم که گرفتار هستند که ما شرمنده می شویم. همه باید دست به دست هم دهیم و این شهرستان را به اوج قله ای که در شأن این مردم هست برسانیم. ولی من خوشحال شدم امروز آماری که به من داده شد فقط اشاره بکنم، آماری که در همین یک سال گذشته ارائه دادند، بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان در بخشهای مختلف و پروژه های مختلف در شهرستان تخصیص اعتبار داده شده. این مقدار اگر باشد و مستند باشد امیدی هست. جهت جذب سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال که بنده روی آن بسیار حساس هستم، تسهیلاتی بالغ بر ۵۰ میلیارد تومان اعم از فراگیر و روستایی داده شده. در دهه فجر امسال بالغ بر ۱۱۰ میلیارد تومان در قالب ۷۰ پروژه به بهره برداری رسیده و یا کلنگ زنی می شود. ولی آن چیزی که می خواهم بگویم شهرستان و مردم خیلی گرفتار هستند، فذا می بینیم که بعضی از خانواده ها به شهرهای دیگر می روند. از مسئولان محترم تشکر میکنیم هم از نماینده، فرماندار و دیگر مسئولین ادارات ولی کافی نیست، لذا شب و روزمان را باید بگذاریم برای رفع دغدغه های مردم خصوصاً در این دهه فجر تصمیم بگیریم این کم و کاستی ها تا سال بعد برطرف شود خصوصاً سرمایه گذاران را دعوت کنیم تا بیایند اینجا سرمایه گذاری کنند، کارخانه بزنند و آنها را تشویق کنیم آنهایی که اینجا سرمایه گذاری میکنند را جذب کنیم. یک طرف دیگر هم مردم هستند، هرچه وحدت و انسجام بین شما بیشتر باشد و هرچه مهر و محبت و همکاریتان با یکدیگر بیشتر باشد مسئولان بهتر می توانند برسند. سرمایه گذاران وقتی ببینند اینجا آرامش حاکم است، آن سرمایه گذاری که میخواست پول کلان خود را به شهرستان دیگر ببرد، به اینجا می آورد، اما وقتی اختلاف باشد سرمایه گذاران فرار میکنند. فلذا اختلاف و تفرقه افکنی با هر نیتی که باشد بزرگترین خیانت به این شهرستان و نسل آینده است. رفع مشکلات، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی همه اینها هم به مسئولین مرتبط است و هم به اقشار مختلف مردم.

بدانید افرادی هستند که بدشان نمیآید با اختلاف افکنی. بعضی ها مثل اینکه نان و آبشان در اختلاف است، یعنی احساس میکنند که این وحدت و انسجام درب  دکانشان را می بندد. مردم و مسئولین با این پدیده زشت مقابله کنید. دامن به اختلاف میزنند در یک اتاق و یک جای دربسته بحثشان میشود و ربطی به امام جمعه یا فلان مسئول ندارد، ولی شروع میکند به شیطنت کردن، میگویند میخواهیم ببینیم امام جمعه چه کار می کند؟ بیچاره خودت عامل اختلاف هستی. پیش امام جمعه میآیند و میگویند شما زحمت میکشید ولی فسا شهر سیاست زده است. و شروع میکند به حرف های دیگر زدن من در دلم میگویم خودت سیاستزده هستی، مردم به این خوبی که شما را تحمل کردند، این ها فرشته هستند. ما خودمان خراب میکنیم و میگوییم مردم خراب هستند.

زنگ میزنند به یک سخنران و میگویند به شرطی اینجا می آیی که روی منبر به فلانی فحش بدهی، این کارها به نفع هیچ کس نیست، الا به نفع دشمنان و آنهایی که این انقلاب و نظام اسلامی را نمی خواهند. انقلاب و نظام بر پایه وحدت است. سخنرانان و مداحان و مدیران و تریبون داران و مسجد داران،! اختلاف آفت انقلاب است، اختلاف آفت نظام است، اختلاف موجب لعن شهداست، اختلاف موجب عقب افتادگی شهرستان است، اختلافات و  تفرقه موجب محروم تر شدن منطقه است. این وحدت و یکپارچگی را با هیچ چیز عوض نکنید.

دیروز در محضر ریاست محترم شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کل کشور بودیم که ایشان جدیداً انتخاب شدند، من دیدم فرمایشات ایشان در این راستا بود و سفارشی که به امام جمعه ها می کردند و می گفتند: امام جمعه ها مواظب این وحدت باشید و همه مردم و سلیقه های معتقد به نظام و ولایت زیر چتر انقلاب قرار بگیرند، آن هم وحدت و انسجام بر محور ولایت امر مسلمین و ولایت مطلقه فقیه حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای.....

اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله... و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.