خطبه های نماز جمعه 5 آبان 1396 مصادف با 7 صفر 1439 فسا

خطبه های نماز جمعه 5 آبان 1396 مصادف با 7 صفر 1439 فسا

خطیب جمعه: حجت الاسلام والمسلمین حسین جمالی زاده

موضوع خطبه اول:

شخصیت امام حسن مجتبی ع

موضوع خطبه دوم:

در خواست کمک به مردم ميانمار و یمن،  هفتم صفر شهادت امام مجتبی ع، 

شهادت محمد حسین فهمیده و روز نوجوان،  بسیج دانش آموزی، 

هفتم آبان،  فرمايشات رهبری،

خطبه ی اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الْحَمْدُ وَ الثّناء لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين، الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، ثُمَ الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلَى أَشْرَفِ الأَنْبِياءِ وَالمُرْسَلِينَ خَاتَمِ السفراء  الْمُکرَمِينَ، سیدالاولین والآخرین مولانا و مقتدانا أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد صلواتُ اللهِ وَ سَلامُه عَلَیهِ و عَلی آله، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، سِیَّمَا بقیةِ الله في الاَرَضین، اَرواحُنا وَ أَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفِدَاء.

عن رسول الله صلى عليه وسلم قال: لَوْ كانَ العَقْلُ رَجُلاً لَكانَ الْحَسَن.

 اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله .

در خطبه اول قبل از هر سخنی خودم را و سپس شما حضار محترم، خواهران و برادران نمازگزار جمعه امروز را توصیه می کنم به رعایت حدود الهی، انجام واجبات و ترک گناهان و محرمات....

 اوصيكم عبادالله و نفسي بتقوي الله .

بحثی که در خطبه های اول نماز جمعه داشتیم، امروز به مناسبت هفتم صفر بنابر نقل و روایتی، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام فاکتور میگیریم، و به مناسبت شهید امروز چند نکته ای را  محضرتان عرض می‌کنم و آن چند نکته در رابطه با سیره زندگی آن بزرگوار، خصوصیات بارز آن امام معصوم و مظلوم.

 اولاً تمامی آن بزرگواران، این چهارده معصوم ع الگوی ما هستند، خصوصاً برای زن و مرد شیعه.

و قبل از اینکه الگو گیری کنیم باید یک شناخت اجمالی و تفصیلی اگر ممکن بود که لازمه الگوگیری است داشته باشیم،  و بدانیم و بفهمیم که چه شخصیت‌هایی بودند؟

 مِن جمله امام حسن مجتبی علیه السلام که در طول سال، خیلی کم راجع به این بزرگوار صحبت می شود. امروز هم در حدی که در خطبه اول گنجایش داشته باشد نکاتی را انتخاب کردم محضرتان ارائه بدهم.

 اولاً آن بزرگوار اسمش حسن است، نامی که خداوند متعال توسط جبرئیل به محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم بر این شخصیت گذاشته اند. وقتی که این نوزاد به دنیا آمد، فاطمه زهرا از رسول خدا خواستند نام این فرزند را چه بگذارند، اولین نوه رسول خدا از دامن علی و زهرا متولد شده و برایشان خیلی خوشحال کننده است. پیامبر خاتم فرمودند من منتظر هستم از طرف خداوند متعال توسط جبرئیل امین بر این نوزاد نامی گذاشته شود، که نام حسن گذاشته شد. اولاً این را عرض کنم که 14 معصوم اسامی و نام هایی که داشتند و حتی لقب هایی که بر آن بزرگواران آمده است و مشخص شده روی حساب و کتاب بوده است، مثلاً در رابطه با امیرالمومنین علی بن ابیطالب بیش از ۳۴۰ اسم و لقب در روایات اهل بیت عصمت و طهارت بر امام اول گذارده شده، تمام این اسامی روی حساب و کتاب است، یعنی به خاطر یک یا چند شاخصه ای که در وجود آن بزرگوار بوده است این لقب را انتخاب کرده اند. در رابطه با دومین امام بعد از امیرالمومنین از نظر کثرت لقب، امام زمان علیه السلام است که بیش از ۱۸۰ اسم و لقب در روایات و زیارت نامه ها ذکر شده،

 اسم ها و نام هایی که بر امامان معصوم گذارده می‌شود، مثل اسم و نام ماها نیست که همین جوری روی فرزندانمان می گذاریم، آنها روی حساب و بر اساس رفتار و حقیقت مسما نامی بر آن بزرگوار ‌گذاشته می شد لذا اگر نام امام دوم ما را وجود مقدس پیغمبر خاتم از طرف خداوند متعال، حسن می‌گذارند، حسن اسم با معنایی بر آن شخصیت واجد این معناست، حسن اسم صفت مشبهه است و از حسن به معنای زیبایی و نیکویی و خوبی می آید. وقتی به کسی حسن گفته می شود یعنی کسی که تمام نیکی ها و خوی های پسندیده و خوبی ها در او مستمراً وجود دارد، حسن است و حسان است و دارای نیکی و نیکی کننده به دیگران است، و خیراتش به دیگران می رسد و این بزرگوار در بین امامان معصوم گفته اند حسن، ایشان ۴۷ سال در بین مردم زندگی کردند، دوران خردسالی اش مصادف شد با رحلت پیغمبر خاتم و شهادت مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها و در دوران جوانی هم مبتلا به مصیبت و غم و اندوه و عزای پدر بزرگوارش امیرالمومنین علی بن ابی طالب بود و ده سال آخر عمرش هم امام بر مردم بود. این خلاصه ای از عمر و زندگی حضرت بود، اما ویژگی های بسیار برجسته ای در وجود آن بزرگوار بود، من به چند تا با ذکر سند اشاره ای داشته باشم، امام مجتبی علیه السلام از کودکی به عنوان یک عالم برجسته مطرح بود، بعضی مواقع افرادی نزد امیرالمومنین علی بن ابیطالب می‌آمدند و سوال می‌کردند، حضرت ارجاع می‌دادند به امام حسن مجتبی.خصوصاً تسلط فوق العاده بر قرآن و مفاهیم آن، که از کودکی بر قرآن و آیات آن تسلط داشت، هنوز پیغمبر خدا از دنیا نرفته بود، در بحارالانوار مجلسی جلد ۴۳ صفحه ۳۴۰ این قضایا آمده است، نقل است که وقتی پیامبر خدا در مسجد آیاتی بر او نازل می‌شد امام حسن مجتبی کودک خردسالی بودند، ایشان در کنار منبر پیامبر می نشست و بعد می‌آمد منزل و تمام آیاتی که پیغمبر خدا از وحی خدا می‌گرفتند و به مسلمانان ارائه می‌دادند امام مجتبی با آن حافظه قویشان نزد فاطمه زهرا مادرشان توضیح می دادند که امروز در مسجد فلان آیه نازل شد و جدم پیغمبر خدا چنین مطالبی در رابطه با این آیه فرمودند. در بحارالانوار مجلسی جلد ۴۳ صفحه ۳۴۵ یک قضیه‌ای را نقل می کند: در مسجد پیامبر مردی وارد مسجد شد می گویند در گوشه‌ای از مسجد مردی نشسته و دارد از پیغمبر نقل قول می کند و در گوشه دیگر مرد دیگر نشسته و آن هم دارد حدیثی از پیامبر نقل میکند، آن طرف هم دیدم کودک خردسالی که دورش کودکان نشسته‌اند و آن هم دارد از پیغمبر نقل حدیث می کند، آن مرد می‌گوید رفتم نزد آن مرد اول نشستم و سوالی را پرسیدم و گفتم در سوره بروج آیه سوم می فرماید: وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ قسم به شاهد و مشهود، مراد از شاهد و مشهود در این آیه شریفه چیست؟ آن مرد گفت: مراد از شاهد یعنی روز جمعه و مشهود یعنی روز عرفه، و خداوند دارد قسم میخورد به روز جمعه و عرفه. خداحافظی کردم و رفتم نزد مرد دوم پرسیدم مراد از شاهد و مشهود در سوره بروج چیست؟ ایشان گفت: مراد از شاهد یعنی روز جمعه و مشهود یعنی روز عید قربان، ایشان می‌گوید خداحافظی کردم و رفتم نزد آن کودک، سلام کردم نشستم و گفتم مراد از شاهد و مشهود در سوره بروج چیست؟ آن بزرگوار فرمود: مراد از شاهد رسول خدا محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم، گفتم به چه دلیل می‌گویید مراد از شاهد، وجود مقدس پیغمبر است، فوراً آیه سوره احزاب را خواند که قرآن به پیغمبر خطاب کرده است شاهد إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا پیغمبر تو را به عنوان و لقب شاهد فرستادیم. عرض کردم مراد از مشهود چیست؟ فرمود: مراد از مشهود روز قیامت است و نه روز عرفه و جمعه و قربان، گفتم به چه دلیل؟ آیه 104 سوره هود را خواند و فرمود: قرآن چنین می فرماید: ذَلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ پیغمبر روز قیامت روزی است که همه خلایق جمع می شوند. ایشان خوشحال شد و تعجب کرد و گفت قول این کودک به قرآن نزدیکتر است. خیلی اظهار خوشحالی کرد و می گوید، وقتی از در مسجد خواست بیرون برود گفت این ها اسمشان چیست، گفتند آن مرد اولی ابن عباس بود، دومی عبدالله بن عمر بود و این کودک خردسال هم حسن بن علی المجتبی بود. این جا بود که گفت

اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ

خداوند میداند رسالت را در کدام خانواده قرار بدهد. تسلط آن بزرگوار از کودکی بر قرآن.

 دومین خصیصه ای که در روایات تاکید شده است، عفو و گذشته عجیب امام حسن مجتبی علیه السلام در طول این ۴۷ سال است. هم در کودکی، هم در نوجوانی و هم در جوانی تا پایان عمر ۴۷ ساله اش، امام مجتبی به عفو و گذشت مشهور شده بود. در روایت داریم بحارالانوار مرحوم مجلسی جلد۴۳ صفحه ۳۵۲ از مروان بن حکم، این مروان بن حکم در مدینه امام مجتبی را دید و شروع کرد به حضرت فحش و ناسزا دادن و خیلی مطالب بدی را به امام مجتبی نسبت داد، در شهر پیغمبر به نوه رسول الله و این امام مظلوم توهین میکند امام صبر کردند تا آرام گرفت، فرمودند: ای مروان بن حکم، فلئن کنت صادقاً فجزاک الله بصدقک، اگر این مطالبی که تو در رابطه من گفتی درست باشد خدا به خاطر راستی و صداقتت مزد صداقتت را به تو بدهد. و لئن کنت کاذباً فجزاک الله بکذبک، اگر هم خدای نکرده دروغ گفتی و دروغ گو باشی خداوند جزای دروغگویی ات را به تو برگرداند.

 روش امام حسن علیه السلام در برابر ناسزا گویان این جوری بود، عفو و گذشت.

در همین بحارالانوار ج43 ص352. نقل شده که ایشان غلامی داشتند که یک جنایتی مرتکب شده بود، این غلام ترسیده بود که به عقوبت دست امام مجتبی برسد، آمد و خودش را رساند به امام حسن مجتبی و شروع به تعریف کرد و گفتند که فلان جنایت را انجام داده ام، یک مرتبه غلام به امام گفت یا بن رسول الله وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ در قرآن یکی از ویژگی‌های مومنین این است که اهل گذشت هستند، امام فرمودند از تو گذشتم، غلام گفت، یا مولاي وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ شما خوبی کردید، خداوند پاداش نیکوکاران را می دهد، امام رو کردند به غلام و فرمودند: انت حرٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذلک ضعف ما کنت اعطیک. فرمودند: آزادت کردم در راه خدا و آن چیزی هم که قبلاً به تو می دادم، الان چند برابرش را به تو میدهم.

در مناقب ابن شهر آشوب مازندرانی جلد چهارم صفحه ۱۹ ، یک سواره از اهل شام به مدینه وارد شد و به امام مجتبی که برخورد کرد شروع کرد، فجعل یلعنه و یلعن اباه. شروع کرد لعن و نفرین کردن به امام مجتبی و به پدر نازنین امام، و لعنت می کرد امیرالمومنین را جلوی چشمان امام مجتبی، وقتی که فحش و توهین هایش تمام شد امام مجتبی رو کردند به آن شامی و سلامش کردند و امام لبخندی زدند و فرمودند مشکلی اگر داری بگو تا مشکلت را برطرف کنم، آن مرد خجالت کشید و شرمنده شد، وقتی آن مرد شامی از امام مجتبی این بزرگواری را دید، اشک در چشمش ظاهر شد، و گفت شهادت می دهم که تو حسن بن علی خلیفه و جانشین خدا در روی زمین هستی، خدا می داند که این جانشینی و رسالتش را در کدام خانواده قرار دهد. این از دشمنی با اهل بیت عصمت و طهارت دست برداشت و تغییر رویه داد با یک برخورد زیبای امام مجتبی.

سومین ویژگی، تواضع آن بزرگوار بود. در بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۳۵۲ نقل شده است، امام حسن مجتبی علیه السلام سوار بر مرکبشان بودند و از جایی رد می‌شدند به فقرایی برخورد کردند که روی زمین نشسته بودند و تعارف امام کردند، امام نشستند کنارشان و به فقرا مهر و محبت کرد، وقتی خواست بلند شود برود گفتند کجا میروید، امام که دید آنها دوست دارند نزد ایشان باشند به آنان گفت که به خانه من بیایید و مهمان من باشید و آنها را به منزل برد و پذیرایی از آنان کرد.

 در تاریخ الخلفا سیوطی از علمای اهل سنت است، نقل شده است که امام جایی نشسته بودند در یک جمع، همین که خواستند بروند فقیری که لباسش مندرس بود رسید، نشست کنار امام حسن مجتبی امام فرمودند برادر عزیز و بزرگوار من داشتم میرفتم، الان خیال نکنی به خاطر تو دارم میرم، چون تو آمدی من می‌نشینم یک مقدار و بعد با اجازه شما مرخص می‌شوم.

عبادت آن بزرگوار هم فوق العاده بود. در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم اَعْبَد و اَزْهَدْ، عابدترین مردم در زمان خودش بود. در بحارالانوار مرحوم مجلسی جدید چهل و سوم نقل شده صفحه ۳۳۹ که ۲۵ بار حج خانه خدا را به جا آورد

حج خمسة وعشرين حجة ماشيا

25 بار پیاده از مدینه تا مکه. در حدیث دیگری دارد که، فمشى عشرين مرة من المدينة على رجليه ، که با پای  برهنه هم  20 بار این مسیر را طی کرده است. در روایت داریم که أن الحسن بن علي  كان إذا توضأ ارتعدت مفاصله ، واصفر لونه ، وقتی وضو می‌گرفت، بدن حضرت به لرزه در می آمد و رنگ حضرت از خوف و خشیت خدا زرد میشد.

 ایشان وقتی درِ مسجد می‌رسید، می ایستاد سلام می داد و با اشک چشم می فرمود: الهی ضیفک بابک یا محسن قد اتاک المسیء،  فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک،  سپس وارد مسجد میشدند. هنگام شهادت هم در آن لحظه آخر دیدن اشک از چشمش سرازیر شد، پرسیدند یا رسول الله چرا گریه می کنید، فرمودند: إنما أبكي لخصلتين: لهول المطلع، وفراق الأحبة. برای قیامتم گریه می کنم.

 انفاق در راه خدایش هم فوق العاده بود. در روایت داریم

وقاسم الله تعالى  ماله مرتین، در تمام عمرش دوبار تمام اموال و دارایی‌هایش را در راه خدا تقسیم کرد.

خرج الحسن بن علی من ماله مرتین.

 سه بار هم بین خود و فقرا تقسیم کردند وقاسم الله تعالى ماله ثلاث مرات. در روایت داریم حتی لنگه کفششان را هم تقسیم کرد.

اما مظلومیت حضرت هم مسئله دیگری است، وقتی که می شنید بالای منبرها لعن پدر بزرگوارش را می کردند چه می کشیدند، خصوصاً ۱۰ ساله بعد از صلح با معاویه هم از یک طرف مصلحت امت و دین اقتضا کرد که کنار بیاید و از یک طرف معاویه و عمالش تا توانستند هتاکی کردند به امیرالمومنین و امام حسن مجتبی و شیعیان و امام مظلومان تحمل می کردند.

خطبه دوم:

تقوای خدا را مد نظر داشته باشید، برادران و خواهران در هر جائی که هستید در هر شغلی که هستید در هر موقعیتی که هستید، تنها راه سعادت دنیا و آخرت تقوا است که گم نکنیم. تقوا در یک جهت هم نه، بلکه در ابعاد مختلف، هم در مسائل فردی خودمان، زندگی خانوادگی خودمان، ارتباط با مردم، تقوا در محیط کسب و کار و تجارت و بازار ما، و در محیط اداری و در مسائل علمی و پژوهشی، در پست و منصب و مقامی که داریم، در آبرویی که خدا به ما داده است و همچنین تقوا در مسائل سیاسی، در رابطه با دیگران حرف زدن و تصمیم گیری کردن و موضع‌گیری کردن، تقوا را داشته باشیم و بدانیم که خدا حاضر و ناظر است، اگر با تقوا باشیم، جبران می کند، اگر خدای نکرده رعایتش را نکنیم عقاب مان می کند، در دنیا و در آخرت و قبر و برزخ. اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله

 باز تذکراً عرض می کنم، هفته گذشته هم گفتم، مردم میانمار و مردم یمن هر دو  مردم مظلوم و مسلمان را فراموش نکنید، هلال احمر و کمیته امداد پیگیر هستند، کمک های شما را جمع آوری کنند و آنهایی هم که نمی توانند کمک کنند دعایشان کنند خصوصاً در همین نمازهای جمعه وقت استجابت دعا است که خداوند آنها را نجات دهد از شر دشمنانشان.

 امروز جمعه هفتم صفر بنا بر روایتی شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است. مراجع تقلید، علما گذشته و حال این روز را روز عزا می گرفتند، اگرچه بنا به نقلی هم 28 صفر است، اما امروز هم مطرح است. محضر شما عزیزان تسلیت عرض می کنم.

 شهادت اولین شهید محراب،  دهم آبان ۱۳۵۸ شمسی، اولین شهید محراب آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی، اولین امام جمعه تبریز، توسط منافقین به شهادت رسید، روحش با اولیای خدا محشور باشد.

 شهادت محمد حسین فهمیده آن دانش آموز ۱۳ ساله را داریم. این دانش آموز و نوجوان که هنوز به سن تکلیف نرسیده اینجور با معرفت و با بصیرت در جبهه وارد میشود و وقتی می بیند نمی تواند کاری برای دین و کشورش بکند، وقتی می بیند از دور تانک‌های عراقی حمله ور می شوند به طرف نیروهای ما، فوراً نارنجک به کمر می بندد، نزدیک تانک‌ها می شود و ایشان خودش را زیر تانک ها می اندازد و به شهادت میرسد و تانکهای دشمن منفجر و فراری و دشمن عقب نشینی می کند. اینجور بامعرفتانه در دفاع از دین و مکتب کشور و مردمش پا به صحنه می گذارد و امام فرمود: رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله است. این است الگو برای ما مردم، در این جنگ ۸ ساله خسارت زیادی ما داشتیم، چه گل‌هایی پرپر شدند ولی چه برکاتی داشت، روحش با اولیاء خدا قاسم و علی اکبر محشور باشد.

 روز نوجوان و بسیج دانش آموزی معرفی شده تبریک عرض میکنیم.  توصیه میکنم دانش آموزان و نوجوانان، زندگینامه اینجور بچه های بزرگی را بخوانید، پدر و مادرها خاطرات اینجور بچه ها را بگویید و در خانواده‌تان بگویید، تا بچه ها بتوانند الگوگیری کنند.

نکته دیگر، چند سالی است که گروه های معاند با انقلاب و نظام از هر راهی که وارد شدند سرشان به سنگ خورد و نتوانستند کاری کنند، الان چند سالی است دنبال فرصت بودند یک روز جعلی را درست کنند و مثلاً به اسم یکی از کسانی که به تعبیر خودشان محور قرار دهند برای عده‌ای، آمده اند یک روز را مشخص کردند تبلیغ هم می کنند، عده ای از معاندین و منافقین از سراسر کشور و از بیرون از کشور ‌هم کد می دهند و عده ای ساده لوح  هم باور می‌کنند و جمع می‌شوند و از این اجتماع بر علیه مقدسات دین و مکتب و انقلاب ما بهره برداری می کنند. امسال هم آنهایی که با ماهواره ها و سایت ها و فضای مجازی بیگانگان سرکار داشته باشند می دانند از یک ماه قبل برنامه ریزی می کنند، از آمریکا و اسرائیل و غیره، چند نکته اینجا عرض کنم، اولاً کسی با سنت های اصیل و ملی و کشور مخالف نیست، بلکه ما سنت‌های ملی خودمان را هم پاس می داریم و به سابقه ایرانی بودن خودمان مثل سابقه اسلامی بودن خودمان و شیعی گری خودمان افتخار می کنیم.

آیت الله شهید مطهری کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام را زمانی نوشت که یکی از این آقایان و افراد این مسائل را اصلاً نمی دانستند و فقط شعار می دادند. نکته دیگر کسی با تقویم واقعی مناسبت های ملی مخالف نیست، واقعاً اگر یک روز ملی مثل نوروز یک مستند تاریخی داشته باشد و با طبع ملت ایران هم سازگار باشد دین ما هم استقبال می کند،  آن چیزی که ناپسند است سوء استفاده کردن از این مسائل است. مثلا می گویند روز هفتم آبان روز بزرگداشت فلان آقا، اولاً اگر واقعاً و حقیقتاً این تقویم درست است، سندش را ارائه دهند و ثانیاً آن چیزی که ما می‌گوییم بد است و نارواست این است که چرا مبلغ و مروج آن،  دشمنان خونی ملت هستند، دشمنانی که با اصل دین و مذهب مخالف هستند، با ملیت ایرانی مخالف هستند آنها سردمدار و مبلغ و مروج شوند، ولذا اگر چنین اجتماعی بخواهد بر علیه دین و مذهب ما بهره برداری شود حتی اگر روز عاشورای امام حسین هم باشد، ما مخالفت می کنیم. ما بگذاریم یک جمعی بیایند، از بیرون هم سازماندهی شوند، بر علیه هستی ما، و بعضی از ما هم باور کنیم، این نیاز به روشنگری دارد، ولذا این مسئله آن چیزی است که ناپسند و مذمت است، اجتماع ضد معتقدات یک ملت، و لو کوچک هم باشد الان هم دارند تبلیغ می‌کنند و  چه شعارهایی داده شود آن هم شعارهای ضد دین و شعارهایی که بهایی ها ۴۰ ۵۰ سال پیش این شعارها را می‌دادند. بهایی که معلوم است با دین و مذهب مخالف است، بهایی که معلوم است با مسلمان بودن ما مخالف است، توقع دارند که نظام و مردم ما سکوت کنند در برابر این شعارها و این شدنی نیست، و با هیچ منطق و کمترین عقلی این مسائل سازگار نیست. مردم! مواظب باشیم خصوصاً در استان فارس اجازه ندهید این شیطنت ها را مطرح کنند چه برسد به اینکه خدای نکرده اقدامی شود، اگر چه عددی نیستند، ولی ده نفر و صد نفر هم برای ما خیلی است، برای کشوری که ذره ذره خاک و جا و مکان آن متعلق به شهید و قبور مطهره شهداست. حالا بیایند روی خانه های شهدا شعار بر علیه دین و مذهب و انقلاب و امام و شهدا بدهند، ما اجازه نمی دهیم. مسئولان مملکتی، مسئولان استانی شما باید مواظب این مسئله باشید. بحث جناحی و فرقه ای مذهب نیست، بحث اصل انقلاب و دین و مذهب است.

خلاصه آنچه در رابطه با هفتم آبان،  مردم و نظام ما حساسیت دارند و منطقی هم هست سوءاستفاده عده ای از آن با هدایت دشمنان بر علیه معتقدات دینی مذهبی و انقلابی و آرمانهاي امام و شهداست که الحمدلله مردم ما بسیار هوشیار هستند و مسئولین هم تصمیماتی گرفتند. لذا گول صداهایی که از بیرون می‌آید و بر می خیزد نخورید.

 اربعین و تشرف به عتبات عالیات را در پیش داریم عزیزانی که میروند انشالله زیارت قبول باشد و التماس دعا داریم اما مواظب باشند در محور قانون پیش بروند و تمام برنامه هایشان بر اساس قانون باشد.

مقام معظم رهبری در دیدار با نخست وزیر عراق فرمودند: که به آمریکا اعتماد نکنید، اگر این‌ها فرصت پیدا کنند به عراق ضربه دیگری خواهند زد.

 و همچنین در مراسم دانشجویان دانشگاه افسری ارتش یکی از نکات مهم که این بزرگوار فرمودند، مهمترین مسئله کشور اقتصاد و معیشت مردم است، و مسئولان به این امر باید خیلی توجه کنند، نگذاریم این روزها بگذارد و فرصت ها تمام شود و وضع اقتصاد و معیشت ما و اشتغال و بیکاری ما برطرف نشود.

 نکته دوم فرمودند: اساس اقتصاد و معیشت و فعالیت اقتصاد سالم هم امنیت است. ایشان در فرمایشاتشان به مسئله امنیت خیلی بها داده شده است، فرمودند: لذا این امنیت و عناصر اقتدار ملی کشور مورد هدف دشمنان است، باید مواظب باشیم در این امر کوتاهی نشود. ولذا تأکید کردند امکانات و قدرت دفاعیمان که مربوط به امنیت کشور ماست، با هیچ کشوری در دنیا قابل مذاکره نیست. خداوند متعال انشاالله عمر با برکت و طولانی و با عزت و اقتدار به این رهبر عزیز و فرزانه عنایت بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ...