|
يكشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 19 2024 يكشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 19 2024 يكشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 19 2024
۲۰ دي ۱۳۹۹ " "
کد خبر: 3135

خطبه های نماز جمعه 19 دی 1399 مصادف با 24 جمادی الاول 1442 فسا

 خطبه های نماز جمعه  19 دی 1399 مصادف با  24 جمادی الاول  1442 فسا

خطیب جمعه: حسین جمالی زاده

خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم

الْحَمْدُ وَ الثّناء لِلَّهِ رَبِّ  الْعَالَمِين،  نَحْمَدُهُ و نَسْتَعينُهُ  ،  و نَسْتَغْفِرُهُ وَ نَشکُرُهُ  و نَتَوَسَّلُ اِلَیه وَ نَتَوكَّلُ عَلَيهِ،

ثُمَّ نُصَلّي و نُسَلِّمُ عَلی حَبیبِه و نَجیبِه ، حافظِ سِرّه و خِیَرَتِه فی خَلقِه و مُبَلِّغِ رسالاته ،

سَيِّدِنا سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين‏ وَ حبیبِ الهِ العالَمین، أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد ،

 وَ عَلَی آلِهِ وَ أهلِ بَیتِهِ،

الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ المُنتَجَبین ،

 الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّينَ الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین،

 سِیَّما بَقیَّةِ اللَّهِ فِی الأرَضین،

اُوصِيكُم عِبادَ اللّهِ و نَفسی بِتَقوَی الله

 فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ.

در خطبه اول به مناسبت ایام مظلومیت آل الله ، فرازی از خطبه 17 نهج البلاغه مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام را که مورد ابتلای امروز همه ی ماست یادآور می شوم.

 مرحوم سیّد رضی رضوان الله تعالی علیه خطبه هفدهم را اینطور معرفی می کند :

 وَ مِن کَلامٍ لَه ( عليه السلام ) في صفة مَن يَتَصدّى للحکم بين الأمة و ليس لذلک بأهل .

از عنوان خطبه دانسته میشود که حضرت، ویژگی کسانی را که نوعی ریاست بر مجموعه ای دارند را بیان می کنند ولی با مطالعه مجموع خطبه، نوعی عمومیت استفاده میشود که هر فرد فرد از امت ممکن است مبتلا به این صفات شود

سرآغاز خطبه ی حضرت،

اینطور شروع می کنند :

 إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلَانِ

مبغوض ترین افراد نزد خدا چه کسانی اند؟ 

اَبغَضَ و مبغوض، از بغض (بنابر نقل کتاب مفردات راغب اصفهاني ص 136) به معنی دشمنی، ضد حبّ و دوستی است

 اين واژه ی بغض و کینه، حالتي نفسانی ست كه در انسان پديد مي آيد و موجب تنفّر و بيزاري شخص از چيزي و يا كسي مي گردد که دیگر، آن شخص، هبچ گونه گرايش و ميلي به آن ندارد و از آن پرهيز و دوري مي كند.

حال در این فراز حضرت می فرمایند :

 کسانی را که خداوند متعال بغض و دشمنی و نفرت و کینه او را بیشتر از هر مخلوقی نزد خود دارد کیانند؟

دو طایفه‌اند :

 اولین دسته،

 رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ

اول؛ آن کس که خدا او را به خودش رها کرده و واگذاشته.

اگرچه درک ما از واگذاشتن به خود، و رها شدن مان در دنیا، چندان روشن نیست و تصور دقیقی از واگذاشته شدن و رهاشدن به خود، نداریم

ولی از منابع دینی استفاده میشود مسئله، خیلی مهم است.

وقتی خدا، انسان را به حال خودش رها کند انسان در این دنیای مملوّ از لغزشگاهها و پرتگاههای مادی و معنوی، در معرض سقوط قرار می گیرد

آنقدر این مسئله واگذارشدن انسان به خود، اهمیت دارد که یکی از دعاهای دائمی حضرات معصومین علیهم السلام و اولیای الهی تا پایان عمرشان در نماز و دیگر عبادات شان این بود

« إلهی لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً »

و در دعاها و زیارت نامه امامان معصوم علیهم السلام که از آنان به ما رسیده همین دعا آمده است.

 در تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر نورالثقلین و نیز بحارالانوار ج۱۶ ص ۲۱۷ ؛ نقل شده که :

ام‌سلمه همسر بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه و آله نصف شبی متوجه شد که آن حضرت در منزل نیست؛ این طرف و آن طرف دنبال آنحضرت رفت دید در زیر آسمان و روی خاک مشغول عبادت و دعا کردن است و در حال گریه است و اشک می‌ریزد 

 وَ هُوَ قَائِمٌ رَافِعٌ يَدَيْهِ يَبْكِی وَ هُوَ يَقُولُ :  اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً ،

 فَانْصَرَفَتْ أُمُّ سَلَمَةَ تَبْكِی حَتَّى انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِبُكَائِهَا فَقَالَ لَهَا مَا يُبْكِيكِ يَا أُمَّ سَلَمَةَ

 فَقَالَتْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا أَبْكِی وَ أَنْتَ بِالْمَكَانِ الَّذِی أَنْتَ بِهِ مِنَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا يَكِلَكَ إِلَى نَفْسِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فَقَالَ يَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ مَا يُؤْمِنُنِی..؟

خدایا یک لحظه مرا به خودم وامگذار ، ام سلمه می گوید تا پیغمبر را با این حال دیدم گریه ام گرفت و برگشتم ، وقتی پیغمبر از نماز و عبادت و گریه هاش منصرف شد نزد ام‌سلمه در منزل آمد و گفت چرا گریه می کنی ام سلمه گفت یا رسول الله پدر و مادرم فدایت چرا من گریه نکنم میبینم تو پیغمبری که معصوم هستی اشرف مخلوقات نزد خدا هستی اینجور در دل شب گریه می کنی،  پیغمبر فرمود ای ام سلمه اگر خدا مرا رها کند چه بر سر من می آید چرا من پیغمبر باید خودم را در امان بدانم هر لحظه ممکن است خدا مرا رها کند.

و نیز

 در رابطه با امام صادق علیه السلام هم داریم که با گریه و خشوع به این دعا با خدا مناجات می کردند.

حال اگرچه شاید معنی واگذاشتن خدا، انسان را به خود، متوجه نشویم ولی از آثار و عواقب و نشانه های آن که در روایات آمده می توان آن را شناخت لذا در همین خطبه نهج البلاغه، حضرت بلافاصله بعد از بیان یکی از منفورترین افراد نزد خداوند، که همان کسی است که خدا او را به خودش وامی گذارد،  می فرمایند:

«َ هُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ »

اینچنین شخصی که خدا او را به حال خودش رهایش کرده و مبغوض ترین و منفورترین خلائق نزد خدا شده ،

 کسی است که :

«فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِيلِ»

از راه و حرکت درست و مستقیم که موجب عدالت و انصاف است منحرف میشود.

 به عبارتی دیگر  برای هر مقصدی یک راه مستقیم است و چندین راه و مسیر انحرافی . در زبان قرآن و روایات از مسیر درست و مستقیم ، به قصد السبیل تعبیر شده. این تعبیر در برابر راه‌های انحرافی ست که خلاصه می شود در افراط و تفریط

 که این تعبیر از قرآن کریم گرفته شده

 « وَعَلَی اللّهِ قَصْدُ السَّبیلِ وَ مِنْهَا جَآئِرٌ »

در این آیه، صفت «قصد» به موصوف خود یعنی «سبیل» اضافه شده و «قصد» هم به معنای «استقامة الطریق» است. بنابراین «قصد السبیل» به معنای راه راست و درستی است که انسان را به مقصد می رساند.

در ادامه ی آیه، می فرماید :

 « و منها جائر »

یعنی در برابر این قصدالسبیل، راه‌های جائر و انحرافی‌ست.

 از این تعبیر بر می آید : هر راهی غیر از قصدالسبیل ، جَور است و ظلم ، تطاول است و انحراف. هم ظلم به خود و هم به دیگران،  چون حرکت در غیر راه درست و راست و مستقیم که افراط و تفریط است هم خود انسان را از رسیدن به مقصد باز می دارد که ظلم به اوست و هم با رفتار افراط و تفریط موجب اذیت و آزار دیگران میشود .

روش و مشی اهل‌بیت علیهم السلام هماره قصد ، و به دور از افراط و تفریط بوده.

در فرمایشی از امیرالمؤمنین علیه السلام اعلام می دارند: « طَرِيْقُنَا القَصْدُ »

و فرمودند :  « نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الوُسْطَى؛ بهَا يَلْحَقُ التَّالِى وَ إِلَيهَا يَرْجعُ الغَالِى‏ .»

ما همان تكيه‏ گاه ميانه‏ ايم، كندرو بايد به آن بپيوندد و تندرو به آن برگردد.

 أَصْبَغ بن نُباته از اصحاب خاص امیرالمؤمنین علیه السلام نقل كرده است كه حارث هَمْدانى که نزد حضرت دارای منزلتی خاص بود با گروهى از شيعيان كه من نيز در زمره آنان بودم، بر اميرمؤمنان على (ع) وارد شدیم . در آن زمان حارث بيمار بود، خميده گام برمی داشت و با عصا راه می‌رفت . اميرمؤمنان (ع) به طرف او آمد و احوال او را پرسيدند و فرمود: چگونه‏ اى، حارث؟

حارث به حضرت از چیرگی روزگار بر خودش و از دست رفتن سلامتى و تندرستی، گلایه کرد و نيز از درگيرى و اختلاف بین ياران حضرت در مسائلی شکایت کرد.

و گفت این اختلافات آتشى در درونم افروخته و بی‌‏تابم نموده.

حضرت از چرایی اختلافات سؤال می کند

و او ضمن جواب، افراد اختلاف کننده را به سه گروه افراطى ، ميانه‏‌رو و در نهایت گروهى که در حيرت و ترديد به سر می برند ، تقسیم می کنند.

حضرت فرمود: أَلاّ إنَّ خَيْرَ شِيْعَتِي النَّمَطُ الاَْوسَطُ، إلَيْهِمْ يَرْجِعُ الْغْالِي وَ بِهِمْ يَلْحَقُ الّتالِي

بدان‏كه بهترين پيرو من، گروه ميانه‏ اند {و در نهایت} كه اهل غلو و افراطی و تند رو به آنان برمی گردند و عقب‏ ماندگان به ايشان می رسند.

مشی و تأکید تمام حضرات معصومین علیهم السلام این چنین بود پرهیز از افراط و تفریط.

خلاصه مطلب اینکه از نشانه های فرد واگذاشته شده و رها شده به حال خود که منفورترین ها نزد خداوند است اینکه از مسیر مستقیم و انصاف و عدالت ، منحرف شده. دچار افراط و تفریط شده است.

پس اینکه می گوییم الهی لاتکلنی الی نفسی، یک معنایش گرفتاری در تندروی یا کندروی‌ست. یک لحظه کوتاهی و کندروی و تفریط گاهی به قیمت جان امام زمان علیه السلام ، تمام می شود. چه بسا یک طرفة‌العینی کندروی یا تندروی و افراط، جان و آبرو و مال جمعی از مؤمنان، در معرض خطر و هتک قرار می گیرد.

اوصیکم عباد الله ونفسی بتقوی الله

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّـهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾

 

 

 

خطبه دوم:

 بسم الله الرحمن الرحیم

الْحَمْدُ وَ الثّناء لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين، الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ

 ثم الصَّلوه وَ السَّلام عَلی الهادی البَشیر، السّراجِ المُنیر، سَیدنا و مولانا ، ابی القاسِم المصطفی محمّد

وَ عَلی آله، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، الهداةِ المهدیین،

 اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ،

 وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [الزَّهْرَاءِ] سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ،

 وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ، وَ إِمَامَيِ الْهُدَى، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ،

 وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، وَالْخَلَفَ الْقاَّئِمُ الْهَادِي الْمَهْدِيِّ،

 حُجَجِكَ عَلَى عِبَادِكَ، وَ أُمَنَائِكَ فِي بِلادِكَ،

 صَلاةً كَثِيرَةً دَائِمَةً.

اللَّهُمَّ اجْعَلْنا من أَعْوَانِهِم و شِيعَتِهِم و مُحِبِّیهِمْ وَ أَنْصَارِهِمْ و المُسْتَشْهَدينَ بَیْنَ یَدَيهِمْ

 اوصیکم عباد الله ونفسی بتقوی الله وَ كَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلَى آلَائِهِ إِلَيْكُمْ وَ نَعْمَائِهِ عَلَيْكُمْ وَ بَلَائِهِ لَدَيْكُمْ،

 فَكَمْ خَصَّكُمْ بِنِعْمَةٍ وَ تَدَارَكَكُمْ بِرَحْمَةٍ، أَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَكُمْ وَ تَعَرَّضْتُمْ لِأَخْذِهِ‏ فَأَمْهَلَكُمْ 

امروز 19 دی سالروز 19 دی ماه 56، اعتراض و قیام با شکوه مردم قم در پی توهین یکی از روزنامه های کثیرالانتشار رژیم پهلوی به امام راحل اعلی الله مقامه الشریف که در تبعید به سر می بردند و در نتیجه شهادت جمعی از آنان توسط رژیم پهلوی که سرآغاز اعتراضات گسترده مردم بر علیه رژیم ستمشاهی پهلوی و در نتیجه منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 شد می باشد

 که سخنرانی امروز حضرت آقا در این رابطه را قبل از اذان ملاحظه فرمودید

خداوند ارواح مطهر شهدای آن روز و دیگر شهدای انقلاب را از ما راضی و با شهدای کربلا محشور فرماید

➖➖➖➖

در جمعه گذشته یکی از شخصیت‌های مؤثر در نظام و انقلاب که از بزرگان حوزه و روحانیت و از اصحاب و یاران خاص و باوفای رهبری معظم انقلاب بود یعنی، حضرت آیت الله مصباح یزدی، از دنیا رفتند

اگرچه در این چند ساله اخیر شاهد وفات بسیاری از شاگردان امام راحل اعلی الله مقامه الشریف با مشارب فکری مختلف، را شاهد بودیم که یکی از آنان، همین مرحوم آیت الله مصباح یزدی بود

  از اظهار نظر شخصیت‌های برجسته حوزوی، دانشگاهی و سیاسی، اعم از موافقین یا منتقدین و مخالفین ایشان استفاده میشود که مرحوم آیت الله مصباح یزدی شخصیتی کم نظیر بودند

 رهبری معظم انقلاب در مقاطع مختلف، ایشان را با این ویژگی ها معرفی می کردند :

فقیه، فیلسوف، متفکر، دارای جهات سه گانه علم و بصیرت و صفا، موصوف به علم و عمل و جِدّ و ابتکار، علامه طباطبایی و شهید مطهری زمان، منبع فکر و اندیشه بی غِلّ و غِشّ معارف اسلامی ، صاحبنظر در مسائل اساسی اسلام، در شمار برجستگان رجال علمی و چهره های برجسته عالَم تشیع، شخصیتی که فضلش در شاگردانش لبریز شده، صاحب حرف رسا و نافذ و دارای منطقی قوی و مستحکم،

و همچنین مخالفین و منتقدین ایشان ،

ایشان را حکیم و فیلسوفی کم نظیر و شخصیتی اخلاقی و عرفانی

، دارای انسجام فکری و تفکر سیستماتیک بدون هر نوع پراکندگی فکری،

عالِمی دقیق النظر، نکته سنج و برخوردار از قدرت بالای نقّادی و صاحب نظر در علوم اسلامی و معارف عقلانی و قرآنی،

و دارای حساسیت زیاد به ورود تفکرات بیگانه به حوزه اندیشه دینی،

                و صاحب اعتدال در مباحث عقلی ، استدلالی و کلامی، ولی بر پایه فلسفه و با استحکام مباحث،

معرفی کرده اند

خداوند روح ایشان را با علمای ربّانی محشور فرماید

و

مطلب آخر اینکه

در روزهای اخیر شاهد زمزمه هایی پیرامون یک امر وحدت شکن و تلخ در فضای رسانه‌ای هستیم.

زمزمه هایی که به جهت جلب هر چه بیشتر انظار مسلمانان جهان حادث شده تا در روزهای آینده منافع و استفاده هر چه بیشتر از آن را در راستای ایجاد تفرقه بین امت اسلامی ببرند.

 قصه از این قرار است که از سوی جریانی با سابقه‌ای تار ، برخوردار از روابط مبهم و غیر شفاف، مورد حمایت دشمنان اسلام و انقلاب بویژه رژیم حیل گر انگلیس که در تفرقه و اختلاف بین مسلمانان، سابقه ی بسبار طولانی دارد،

فیلمی پیرامون دُردانه ی جهان اسلام و شخصیتِ مقدسِ نزد همه مسلمانان به خصوص نزد شیعیان، ساخته شده و در این فیلم به نمایش برهه هایی از تاریخ صدر اسلام پرداخته است.

 هزینه ساخت این فیلم را برخی منابع معتبر بالغ بر 15 میلیارد دلار برآورد کرده اند. 

آنچه روشن است و از سوی این جریان در حاشیه این فیلم به آن پرداخته می شود نشان گرفتن وحدت بین مسلمین است.

عقبه ی این جریان نیز صریحا وحدت بین مسلمین را امری مردود دانسته و تحرکات چند سال اخیر نیز علنا اصل وحدت را که از راهبردهای هوشمندانه بنیانگذار حکیم انقلاب اسلامی می باشد را منکر می باشند. نهضت امام خمینی رحمه الله بر پایه وحدت بین مسلمین

و از انگیزه های ایشان برای تشکیل حکومتی مذهبی در عصر مدرنیته و میل پرسرعت دُوَل، به سمت سکولاریسم ،

گردآوردن مسلمانان حول مشترکاتشان بود.

در این امر هم توفیق فراوانی یافت و در گزارشات ساواک این ارتباطات، فارغ از فرقه و مذاهب در جهت برانداختن بساط ظلم و طاغوت و ایادی کفار، زیاد مشاهده می شود. بعد از انقلاب و آغاز نهضت انقلاب اسلامی، وحدت مسلمین به صورت جدی تری از سوی امام و سپس مقام معظم رهبری پیگیری شد. تشکیلات و سازمان ها و برنامه ها و ارتباطات مختلفی را نیز در این جهت سامان دادند.

در قانون اساسی ما نیز این نگاه همه جانبه و وحدت محور پررنگ است.

بسیاری از مراجع حاضر و سلف که جمعیت زیادی از شیعیان را در امور شرعی به دنبال دارند ، نیز همواره به این نگاه استراتژیک معتقد بوده اند . در رهنمودهایشان به این مساله در ابعاد مختلف توجه داده اند. برخی از مراجع ، نبودِ این وحدت همه جانبه و گسترش شکاف بین شیعه و سنی را از حسرت هایشان ذکر کرده اند. مشی خیلی از این بزرگواران بر این مسیر بوده است و شواهد بسیاری در این خصوص می توان ذکر کرد.

در فتاوای غالب مراجع بزرگوار تقلید شیعه و امام راحل و مقام معظم رهبری وحدت بین فِرَق و مذاهب مختلف اسلامی اعم از اهل سنّت و شیعه و رعایت حرمت و احترام مقدّسات آنان مورد تأکید قرار گرفته

در مقابلِ این مشی نورانی و قویم ، همواره در بین پیروان هر دو مذهب شیعه و سنی جیغ هایی بَنَفش در راستای تفرقه شنیده می شده که این جیغ ها از بلندگوهای غیر مسلمانان، حمایت و منتشر می شده است.

صدای شوم داعش را آمریکایی ها به عنوان صدای غالب اسلام به جهان مخابره کردند ، با تسلیح‌شان ، با باز کردن معابر رسانه‌ای و امثال اینها .

و صدای خفیف جریانی کج اندیش به اسم شیعه را با حمایت و عقبه گسترده سخت افزاری و نرم افزاری حکام انگلیسی از لندن را می شنویم.

سکوت این افراط گرایان از هر دو مذهب را در حساس ترین صحنه های جهان اسلام مشاهده می کنید.

در مسأله فلسطین ، در دخالت های گسترده کفار و سران مستکبر در امور مسلمین. همه اینها شاهد خوبی است برای دیدن دست پلید استعمار و استحمار مسلمین در عقبه این جریانات.

یک شیعه چگونه ، در تشخیص اولویت ها به این مساله می رسد که میلیاردها میلیارد دلار در جهت نفی و تخطئه یک شق دیگری از جامعه مسلمین قدم بردارد که قضا را آن جامعه بخش بزرگی از جهان اسلام را در بر می گیرد. چطور می شود چنین شخصی را شیعه پنداشت؟

هفته وحدت را خلافش نامگذاری می کنند. در آن هفته تحت عنوان مراسماتی ، به توهین به عقاید و شخصیت های محترم نزد آنان می پردازند و در شبکه هایشان هم سلسله وار و بعد،

حال ، فتنه ای دیگر.

اینها نمی بینند منفعت جریان کفر در این اختلاف را؟

نمی شنوند و نمی خوانند طرح های اینها را؟

واقعا ما مسلمانان از این تفرقه و دورافتادگی و اصرار بر اثبات عقاید یک طرف و نفی عقاید دیگری نفعی می بریم؟

دشمنان ما حتی از اینکه کلمه جهان اسلام را از سوی رهبرانشان به کار برده شود اِبا دارند. محافظه کاران امریکا به دولتمردان این کشور توصیه کردند که از این به بعد از مفهوم جهان اسلام استفاده نکنید، چون مفهوم جهان اسلام در کلیت، یک اتحاد اسلامی را نوید می دهد بلکه به جای آن از مفهوم مسلمانان استفاده کنید که قابلیت شکنندگی بیشتری دارد.

دو تن از نو محافظه کاران غربی، پس از اجرای پروژه های تحقیقاتی زیاد، اعلام کردند که دنیای غرب اگر به امنیت آتی خود می اندیشد باید از هیچ تلاشی برای جلوگیری از وحدت و یکپارچگی مسلمانان خودداری نکند و زمینه ایجاد این شکاف هم وجود دارد.

در روزهای آینده قطعا شاهد صداهای بلندتر و صحنه آرایی رسانه های همسو با گروه شیعه ی انگلیسی و لندنی خواهیم بود که هوشیاری جدی نخبگان جوامع اسلامی اعم از اهل سنت و شیعه، خاصه جوانان را می طلبد. با قلم شان و طرح ها و مستندها و آثارشان در مقابل این صدا قد عَلَم کنند و نگذارند بار دیگر، فتنه ای کور، جهان اسلام را در بر گیرد.

هر کس که در این زمینه مطالعه داشته در فضای مجازی پیرامون این مساله قلم بزند و به بیان اولویت های جامعه اسلامی و جهان اسلام تأکید کند.

وَ مَکَروا و مَکَرَاللهُ واللهُ خیرُالماکرین

اوصیکم عباد الله ونفسی بتقوی الله

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

:کلیدواژه‌ها
""
اخبار مرتبط
نام:                       

پست الکترونیک:  
نظر شما:  

فیلم
صوت
پربازدیدترین ها
آخرین اخبار