خطبه های نماز جمعه 8 بهمن ماه 1400 مصادف با 25 جمادی الثانی 1443 فسا

خطبه های نماز جمعه  8 بهمن 1400 مصادف با  25 جمادی الثانی 1443 فسا

خطیب جمعه: حسین جمالی زاده

خطبه اول: عدل و عدالت

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم

الْحَمْدُ وَ الثّناء لِلَّهِ رَبِّ  الْعَالَمِين، ثُمَ الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ علی سیّدنا و نبیّنا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد صلواتُ اللهِ وَ سَلامُه عَلَیهِ و عَلی آله، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ، سِیَّمَا بقیةِ الله في الاَرَضین، روحی وَ أَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفِدَاء. وَ لَعْنَةُ الدائم عَلَی أَعْدائِهِمْ مِنَ الْآنَ، إِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّین،

قالَ اللَهُ الْحَكيمُ في‌ كِتابِهِ:

«وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ»

عبادالله اُوصِي نَفسی ﻭﺇﻳﺎﻛﻢ بِتَقوَی الله،

در خطبه اول خودم را و سپس همه حضار محترم را توصیه می کنم به تقوای الهی که مورد تاکید و توصیه قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت است.

 بحثی که در خطبه اول شروع کرده بودیم این خطبه هم پی می گیریم و آن یکی از اساسی ترین موضوعاتی است که در قرآن و روایات اهل بیت به آن پرداخته اند و جزو اهداف اولیه و اساسی بعثت پیغمبران است، ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر آمدند مهمترین هدف شان همین موضوع، ایجاد و تحقق همین مسئله است و آن عدل و عدالت است.

 یکی از مفاهیم بنیادی که در دین اسلام و مکتب تشیع به شدت مورد عنایت و تاکید قرار گرفته. در هفته گذشته مقدمه‌ای در این رابطه محضرتان داشتم اما امروز یکی از نکاتی که در این مسئله به عنوان پیش زمینه مطرح است، این است که عدل و عدالت یعنی چه؛ ببینید در قرآن کریم بیش از ۵۰ بار به مسئله عدل و عدالت و قسط پرداخته و تاکیدات فراوانی دارد ولی هیچ جای از قرآن عدل و عدالت را تعریف نکرده، مثلاً نفرمود اینکه من می‌گویم مسلمانها عادل باشید، مسلمانها عدالت را در بین خودتان حتی در برابر دشمنان تان عدالت را محقق سازید نفرموده حالا عدالت یعنی چه، به خاطر این که خداوند می‌داند عدالت و عدل از آن کلماتی است که عقلا و آنهایی که صاحب عقل هستند میفهمند، وقتی میگویند عاقل باش و با عدالت برخورد کن هر عاقلی می فهمد یعنی چه. عدالت یعنی در برابر ظلم و جور و تبعیض، عدالت را محقق کن یعنی اهل تبعیض نباش، اهل جور نباش، لذا قرآن تعریف از عدالت نکرده ولی در کتاب لغت اگر بخواهیم معنا کنیم به معنی برابری، مساوات و انصاف و درست و مستقیم و راست آمده، پایداری، دوری از افراط و تفریط، اینها در کتاب‌های لغت عرب آمده.

 اما در اصطلاح دانشمندان و علما و بزرگان یعنی عدل در برابر ظلم و جور است. بعضی هم اینجور تعریف کردند ترک هر که هر کار بد و زشت، عدم اخلال در انجام کار نیک، به عبارت دیگر در بعضی تعریفات بزرگان آمده

"العدل وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه" 

عدل آن است که هر چیزی را در جای خودش قرار دهید.

 "إعْطَاء كُلَّ ذِي حَقٍّ حَقَّه‏"

  هر صاحب حقی و هرچه استحقاق دارد به آن بدهید، به این عدل میگویند. در برابرش ظلم و جور و تبعیض می‌باشد.

 این در رابطه با تعریف عدل، اتفاقاً امیرالمومنین علیه السلام در روایتی به همین تعریف پرداخته اند در نهج البلاغه فرمودند

 "الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا،"

عدل آن است که شما هر کار و هر چیز را جای خودش بگذارید. در جامعه هر شخصیتی جای خودش قرار بگیرد، هر صاحب منصبی جای خودش قرار بگیرد، در جامعه هر کس هر استحقاقی دارد تلاش کنیم او به آن برسد این می‌شود عدل و عدالت. اگرچه اقسامی هم دارد، از نظر قرآن کریم و روایات عدالت در چهار معنا و مفهوم عینیت پیدا می کند.

 قسمت اول ارتباط انسان با خودش، وقتی می‌گویید فلان کس عادل است ببینید خودش در ارتباط با نفس و جانش و قوایی که خدا در درونش به ودیعه گذاشته چجور عمل می کند عادلانه عمل می کند، در اصطلاح علم اخلاق به آن عدالت اخلاقی می گویند یعنی انسان حد وسط و غوطه ور نشدن در افراط و تفریط در رابطه با قوای عملی نفس خودش را نگه دارد به این عدالت فردی و شخصی می گویند. قوای عملی هم بزرگان گفته اند سه قوه که با آنها می توانیم زندگی کنیم یکی از آن قوه غضبیه است، دوم قوه شهویه است و سوم قوه وهمیه که مربوط به ذهن و فکر ماست. با این سه تا می توانیم بهشت را بخریم یا جهنم را به ارمغان ببریم، هر قوه ای اگر من حیث هویه در نظر بگیریم سه حالت ممکن است داشته باشد فرمان دهد، یک حالت افراط، یک حالت تفریط و یک حالت حد وسط، به ما دستور داده اند در این سه قوه حد وسط را در نظر بگیرید. مثلاً در رابطه با قوه شهویه، مشتهیات درونی ما این دلم بخواد هایی که در همه زمینه ها داریم. افراطش می شود فجور، آدم بی حد و مرز و ترمز دنبال شهوات را بگیرد این فسق و فجور است و در اسلام ممنوع است. تفریطش هم خمودی یعنی بگوید من اصلاً قوه شهویه خود را به کار نمی برم، نمیخورد، نمی آشامد و از ازدواج فرار میکند این هم بد است و به آن خمودی میگویند. کنار کشیدن از همه شهوات حلال و حرام. حد وسط هم عفت است که به حلال قانع باشد و از شهوات حرام گریزان باشد.

 یک قوه دیگر قوه قضبیه است اینکه آدم مبارزه می کند عصبانی می شود پرخاش می کند، فرار می کند از دشمن، این قوه قضبیه است که این انگیزه را ایجاد می کند. حد افراطش تحور است، بی باک است و بی گدار به آب و آتش می زند، توهین به همه می‌کند، دشمن باشد، دوست باشد، پدر مادر برادر باشد، این تحور است، بی باک است و این بد است. حد تفریط آن هم ترس است، آدم دائماً بترسد، ترسو، جبن این هم بد است. حد وسط آن هم شجاعت است، این عدالت در اخلاق فردی و شخصی خودمان در قوه قضبیه این است که انسان شجاعت خدایی داشته باشد، یعنی آن جایی که دین اجازه می دهد بی گدار به آب بزنم و محکم بایستم و آنجا که مجوز شرعی ندارم توقف کنم یکی هم قوه وهمیه داریم که مربوط به فکر و ذهن است افراط آن جربزه را نمی گویند یعنی اهل نیرنگ و فریب دائماً در حال نقشه کشیدن است و دائما در حال توطئه است که به شدت نکوهش شده، امیرالمومنین در نهج البلاغه دارند می فرمایند مردم به من میگویند معاویه از امیرالمومنین سیاستمدار تر است، چیزی که معاویه دارد نیرنگ است، فریبکاری است، من اگر اهل فریب و نیرنگ بودم به مراتب از او سیاستمدار تر بودم، در قاموس متدین اینها راه ندارد. از آن طرف تفریط آن بلاهت و حماقت، غباوت، یعنی کودنی، آدم فکرش نکشد و به هم ربط ندهد مسائل را این هم بد است، حد وسط آن حکمت است، انسان بفهمد، جوانب را بسنجد و با فکر و تدبیر به هم وصل کند امور را که این خوب است.

پس یکی از معانی عدل و عدالت که عینیت خارجی پیدا می کند عدالت اخلاقی است در رابطه با این قوای درون خود انسان روایت و آیات شریفه زیادی هم داریم.

 دومین معنای عدل و عدالت ارتباط انسان با خدا، یعنی در ارتباط انسان و خدا و خالق خودش را نشان دهد، عادل باش یعنی در برابر خدا عادل باش یعنی بدان جایگاه خدا مولاست، خالق است و من و شما عبد و مخلوق هستیم

«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ»

شأن ما عبادت است و شأن او خدایی است این هم یک نوع عدالت

 معنی سوم عدالت در ارتباط انسان با دیگران چه دیگر انسانها و چه دیگر مخلوقات، عادل باشیم یعنی شأن دیگران را رعایت کنیم، عدالت اجتماعی که بعداً خواهیم گفت یکی از اقسام آن است که در قرآن و روایت هم به این مسئله زیاد پرداخته شده، همان آیه شریفه که می فرماید عدالت داشته باشید ولو در برابر دشمنان تان.

 معنی چهارم عدالت، عدالت در رابطه با اعتقاد به خدا یعنی اعتقاد داشته باشیم خدا عادل است، خدا هم در حوزه آفرینش عادل است، چرا ما را اینجور خلق کرده؟ چرا ما را زن آفریده؟ چرا ما را مرد آفریده؟ چرا ما را انسان آفریده؟ چرا ما را پولدار؟ چرا ما را فقیر آفریده؟ این را بفهمیم که خدا از عدالتش ناشی می شود. هر چیزی را در آن استحقاق خودش قرار می‌دهد روی عدالت تقسیم می کند. یک وقت نمیفهمیم باید بپرسیم، در نظام آفرینش همه چیز بر مبنای عدل و عدالت است. آسمان ها و سیارات که در روایات داریم

"بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ"

تمام آسمان ها و زمین بر مبنای عدالت آفریده شده

دومین عدالت الهی در حوزه تشریع است، تکالیفی که خدا قرار داده برای من و شما عادلانه است. چرا نماز بخوانیم؟ چرا روزه بگیریم؟ چرا زکات و انفاق؟ فرمود

 « وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ »

 این تکالیف باعث نشود خداوند ظلم و ستم کرده و عدالت را محقق نکرده و همچنین عدالت الهی در روز قیامت بعد از مرگ، جزا و پاداشی هم که خدا می دهد بر مبنای عدالت است، عقاب و کیفری هم که خدا دارد بر مبنای عدالت است « وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا» یا « وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا »

 به اندازه آن رشته درون هسته خرما خداوند متعال در قیامت به احدی ظلم نمی کند.

 این معنای عدالت بود و همچنین معانی چهارگانه ای که در خارج از خودمان می تواند محقق شود در این عالم.

 اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ ﴿٣﴾ وَ لَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ (۴﴾»

خطبه دوم: تقوا _ جهاد تبیین

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ

الْحَمْدُ وَ الثّناء لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين، ثُمَ الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ علی سیّدنا و نبیّنا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد صلواتُ اللهِ وَ سَلامُه عَلَیهِ و عَلی آله، الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ،

اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ،

 وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ [الزَّهْرَاءِ] سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ،

 وَ صَلِّ عَلَى سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ، وَ إِمَامَيِ الْهُدَى، الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ،

 وَ صَلِّ عَلَى أَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، وَالْخَلَفَ الْقاَّئِمُ الحجة بن الحسن العسکری رُوحِی وَ اَرْواحُ الْعَالَمیِنَ لِتُرابِ مَقْدَمِه اَلْفدَاء

عبادالله اُوصِي نَفسی ﻭﺇﻳﺎﻛﻢ بِتَقوَی الله،

مردم و بندگان خدا تقوا که اولین و آخرین توشه سفر طولانی و ابدی بس از مرگ است کسب کنیم. در قرآن تعبیر این است که

«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ »

اکرم و گرامی ترین شما مردم هم نزد خدا و هم در بین خودتان باتقواترین تان باید باشد. این که کلمه اکرمکم و اتقاکم آورده افعل تفضیل است و جایی به کار می رود که مراحلی داشته باشد و بگوییم این بر تر از آن مرحله است، یعنی اگر چیزی یک مرحله داشته باشد در لغت عرب افعل تفضیل ندارد، در فارسی هم تر دیگر ندارد، این برتر از او یا خوبتر از اوست. کی می گوییم این برتر است، زمانی که دو چیز یا بیشتر باشد. آن ضعیفش است، این یکی وسطش است و آن برتر است از این دوتاست. اینکه قرآن می فرماید ان اکرمکم عندالله اتقاکم با تقواترین شما چه کسی است معلوم می شود تقوا مراحلی دارد. کرامت هم مراحلی دارد، بزرگان گفتند تقوا سه مرحله حداقل دارد یک تقوای پایین یا عام است این که انسان واجبات را انجام دهد و محرمات و گناهان را ترک کند. اگر آدمی دیدید اهل گناه نیست و واجبات هم درست انجام می‌دهد با تقواست ولی تقوای پایین است.

 تقوای متوسط چیست؟ این‌که واجبات و محرمات که در نظر دارد به مستحبات و مکروهات هم بها می دهد، این متوسط است.

تقوای برتر هم این است که انسان هر چیز و هر کاری که مانع لقاء خدا و مانع قرب الهی شود آن مانع را بردارد و آن کار را نکند، شب و روزش در فکر این باشد که قرب به خدا حاصل شود، شب و روز در فکر این باشد که خدا را با چشم دل ببیند که سخت است با تقواترین است.

 یک آیه هم داریم اول سوره بقره که قرآن «هُديً لِلْمُتَّقينَ» است. قرآن کمک می کند ولی آدم های با تقوا را، اگر تقوا چند مرحله دارد هدایت و دستگیری قرآن هم چند مرحله دارد نتیجه این است که اگر با تقوا شدید و در هر درجه ای از تقوا قرار گرفتید، همان درجه کرامت خدا به شما میدهد و به همان اندازه هدایت و دستگیری خدا شامل حالتان می شود. اما اگر تقوا را نداشتیم و آن تقوای ضعیف هم کمرنگ بود در زندگی مان، نه هدایت الهی نصیبمان می شود نه کرامت و بزرگواری و عنایت حضرت پروردگار به عنوان یک انسان کریم مورد توجه خدا، این هم نصیب نخواهد شد. اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله

 چند نکته محضرتان عرض کنم، همه خبردار شدید که سرعت بالای شیوع کرونا در این چند روزه آن هم از نوع امیکرون زنگ خطر جدی شده، یک مرتبه گفتن یک شهر در کشور قرمز شد امروز گفتند نزدیک به هشت شهر بزرگ هم قرمز شده مثل قم، کاشان و چند شهر‌ دیگر و چقدر شهرها الان زرد و نارنجی شده. این نوع از کرونا که امیکرون مطرح است شیوع و تسری اش خیلی ضریبش بالاست خیلی مواظبت کنید. همه مواظبت کنید، کنار هم ننشینید، رابطه ها را رعایت کنید، فاصله ها را داشته باشید و در نظر بگیرید خدای ناکرده دوباره مشکلاتی که وضعیت قرمز داشت شهرستان و یک موانعی برای برای کسب و کار و زندگی مان بود پیش نیاید خیلی مواظبت کنید.

 نکته دیگر میلاد با سعادت امام باقر علیه السلام در پنج شنبه همین هفته اول رجب داریم آغاز ماه رجب است که میدانید ماه ویژه است میدانید أیْنَ الرجبیّون در قیامت خطاب به آنهایی است که در دنیا حرمت ماه رجب را داشتند، اولین روزش هم پنجشنبه میلاد با سعادت امام باقر علیه السلام است.

 اوضاع یمن هم خیلی تاسف برانگیز شده است. فقط خبری که امروز به دست ما رسید جنگنده‌های ائتلاف سعودی و امارات در همین دو سه روز اخیر ۲۷ بار شهرهای مختلف یک استان یمن را و چندین بار دیگر بقیه استان‌ها را بمباران کردند غالب هم خانه‌های مردم را خراب می‌کنند. خبری که امروز به دست ما رسید بیش از ۶۰ زن و بچه شهید شدند و بالغ بر ۲۰۰ یا ۳۰۰ نفر زخمی شدند هنوز هم بمباران سعودی و اماراتی ها ادامه دارد اگرچه در نهایت این ظالمین و ستمکاران خصوصاً آل سعود و اماراتی‌ها نتیجه نخواهند گرفت و دارند زحمت درست می کنند ولی مردم یمن مردم شجاعی هستند. انصارالله یمن انصافاً ثابت کرده که حریف این جنایتکاران است. بحث آتش بس اعلام کردند و خودشان نقض آتش‌بس کردند از راه فریب و نیرنگ جنایت می‌کنند یعنی صریح و رو در رو نیستند انشاالله خداوند متعال ریشه شان را در منطقه بکند.

 نکته دیگر آغاز دهه فجر انقلاب از سه شنبه ۱۲ بهمن ماه چهل و سومین سالروز پیروزی انقلاب که انشاالله در هفته آینده اگر لازم شد نکاتی محضرتان خواهیم داشت.

 نکته دیگر حضرت آقا مدظله العالی در این سخنرانی اخیرشان به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها در دیدار مداحان کشور با ایشان به یکی از مسائل محوری اگرچه قبلاً تاکید داشتند و مطرح کرده بودند، دوباره در این دیدار به آن پرداختند. من احساس کردم خیلی مسئله مهم تر از این است که حضرت آقا بفرمایند و تمام شود، همه رسانه ها همه تریبون داران باید به آن بپردازند آن مسئله جهاد تبیین در این مقطع از انقلاب و نظام اسلامی مطرح کردند و تاکید کردند این مسئله خیلی مهم است و مسئله اساسی است برای کشور و نظام و انقلاب. من یک اشاره فقط کنم تبیین کلمه عربی است و از بین یعنی جدایی و فاصله بین دو چیز، اگر بین دو چیز فاصله بیافتد می گویند بینونت افتاده و همچنین ظهور و آشکار شدن یعنی طوری فاصله افتاده باشد که آشکار باشد که اینها دوتا هستند. تبیین از بین است یعنی تبیین از باب تفعیل از لغت یعنی آشکار و روشن ساختن دو چیز و روش و کار که بینشان فاصله جدی است این را باید آشکار کنیم. جهاد تبیین، جهاد در فرهنگ دینی و روایات و قرآن ما بارها سخن گفته شده آن عملی است که همراه با تلاش و کوشش با تحمل سختی و مشقت در برابر دشمن برای ناکام کردن دشمن به این عمل با تلاش و همراه با مشقت در برابر دشمن جهاد گفته می شود از نظر دین و قرآن و روایات ما.

 وقتی گفته می شود جهاد تبیین اضافه، اضافه بیانیه است یعنی جهاد جنس است و تبیین میشود فصل، جهادی که اقسامی دارد این قسمت مهم است که تبیین باشد، جهاد رزمی داریم، جهاد فیزیکی و نظامی داریم و یک جهاد هم جهاد تبیین داریم که از نوع فرهنگی است.

 در رابطه با جهاد تبیین حضرت آقا چندمین بار است هم اهمیت و هم حساسیت مسئله را به همه مردم و مسئولین و دستگاهها گوشزد کرده اند.

 نکته آخر در رابطه با جهاد تبیین این است که در جهاد تبیین چند مسئله به عنوان پیش فرض وجود دارد

 اولاً در جهاد تبیین باید بدانیم دشمن وجود دارد، دشمن هم چند ویژگی دارد، چون تبیین در کار است معلوم می شود دشمن با سلاح جهل و غفلت و شبهه افکنی و تشخیص ندادن راه صحیح از راه غیر صحیح در بین آحاد مردم با این ویژگی ها و حالت وارد میدان شده یعنی هم دشمن است که از آمریکا فرض می کنیم تا درون خانه هایمان و شهرها و محله ها و کشورمان و هم دشمن عناد دارد یا ابزاری دارد که از جهالت و غفلت مردم ما و از عدم تشخیص درست از غیر درست استفاده می کند. جهاد تبیین یعنی اینکه ما تشخیص درست دهیم به مردم، خودمان بفهمیم راه را از چاه

دومین نکته در رابطه با جهاد تبیین این است که محور لازم است من خودم نمی‌توانم هرچه خواستم بگویم در رابطه با جهاد تبیین. نه! بر محور فرمانده باید باشد فرمانده کل هم مقام معظم رهبری است و ما ببینیم فرمایشات آقا و منویات و اهداف حضرت آقا چیست اگر خواستیم وارد این معرکه شویم باید فرمایشات حضرت آقا را محور قرار دهیم.

 جای شهید را با تروریست و قاتل عوض می کند دشمن، جای راه را با بیراهه عوض می کند، جای انقلابی را از انحرافی عوض میکند، جهاد طبیعی نیاز از اینجا.

 حضرت آقا فرمودند در جهاد تبیین اصل قطعی آن است که از شیوه اخلاقی استفاده شود، از بی اخلاقی، تهمت و فریب افکار عمومی به شدت باید پرهیز شود. فرمودند امروز همه ما در این میدان باید حرکت کنیم و استناد به همین آیه شریفه هم کردند

 «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ»

  می فرماید پیغمبرم به یاد بیاور و به مسلمانها بگو طرفداران و امت پیغمبران کلاه سرشان می رفت خداوند میثاق از پیروان پیامبران گرفته بود که راه پیغمبر این است و اینها باید بیایند تبیین کند راه پیغمبران را ولی چه کار می کردند عوض این که بیایند حقایق را کتمان نکنند محافظه کاری و سکوت می کردند می فرماید اینها بعد معامله می کنند وقتی جهاد تبیین می‌شود دیگر محافظه کاری ندارد باید وسط بیاییم و از حق و حقیقت، ولایت و رهبری و نظام اسلامی و دستاوردهای ۴۲ سال گذشته انقلاب دفاع کنیم و روشنگری کنیم..

 اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

« وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾ »

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.