|
جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 10 2024
جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 10 2024
جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳,May 10 2024
خطبه های نماز جمعه ١٢ خرداد ١٤٠٢ مصادف با ١٣ ذی القعده ۱۴۴۴ فسا
جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲
مصلّی امام خمینی (ره) فسا
نماز باشکوه عبادی سیاسی جمعه
امام جمعه شهرستان فسا:
احیای مجدد دین و سربلندی مکتب تشیع در جهان و سرافرازی ایران و تشکیل حکومتی مردمی بر مبنای دین خدا مرهون زحمات، تلاشها و رنجهای یک عمر امام راحل است که همه ما مدیون آن بزرگوار هستیم.
ارتحال آن امام فرزانه در آن مقطع بسیار سخت بود ولی انتخاب خلف صالح ایشان که خود فقیهی اسلامشناس و عارفی الهی و سیاستمداری شجاع به مسند رهبری و ولایت امر ، لطف و عنایت خداوند بر انقلاب امام و ملت بود که در طول این دوران تا کنون برکات آن انتخاب را، مشاهده کردهایم
نشانه و علامت وجود نورانیت تقوا در نهان هر انسانی، داشتن ادب است و در روایات اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام پویایی عقل انسان به برخورداری از ادب گره زده شده، به این معنی که کسی که ادب ندارد هم نور تقوا در او خشکیده میشود و هم به بی عقلی مبتلا میشود و در نهایت خوش عاقبت نخواهد شد.
???? اخیراً در مرزهای شرقی ما با افغانستانِ حادثهای روی داد و در یک درگیری مرزی چند تن از مرزداران غیور ما به شهادت رسیدند. همچنین مسئله حقآبه رود هیرمند افغانستان که طبق تعهدنامه بین دو کشور در قبل از انقلاب، می بایست دولت افغانستان آن را مراعات می کرد ولی طالبان با دلائلی همچون خشکسالی و کمبود آب در سرشاخه های هیرمند، مانع انجام همان تعهدنامه شده. همه اینها و برخی رفتارهای دیگر طالبان، بهانهای برای اپوزسيون و مخالفین نظام چه در داخل و چه در خارج و حتی برخی جریانات سیاسی درون نظام جهت زیر سؤال بردن سیاستهای نظام اسلامی ما شده. و حال آنکه هر منصفی شهادت می دهد که رفتار نظام اسلامی در مناسبات منطقهای و بینالملل، در نهایت اتقان و دقت و به نفع امنیت ملی بوده است. در طول این ۳ دهه اخیر چند جنگ عظیم در این منطقه داشتیم. حوادث متعدد و بحرانهای عظیم را داشتهایم اما جمهوری اسلامی همه اینها را به درستی و هوشمندی مدیریت کرده است. علاوه، در دل این بحرانها خودش را به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری تقویت کرده است.
مخالفین نظام اسلامی فقط یک چیز می شناسند و آن اینکه به اسم مخالفت با جمهوری اسلامی، جهت مقاصد پَست دنیایی، هر نکبتی را در دنیا و منطقه، بدون تأمل در عواقبش، به جمهوری اسلامی ایران متصل می کنند.
جریانات مخالف نظام در رابطه با سیاستهای منطقهای نظام همچون قضایای افغانستان و دیگر همسایگان در دو دسته خلاصه میشوند که هر دو در زمین دشمن حرکت کرده و در حکم عَمَلَه و اَکَرَه جبهه گسترده رسانهای علیه ایران فعالیت می کنند.
آن دو گروه عبارت است از: «سلبریتی توییتری» که نه تاریخ می دانند چه قبل از انقلاب و چه همین دور اخیر، و نه چیزی از طالبان و ایدئولوژی طالبانی می دانند، و نه افغانستان و پاکستان را می شناسند و نه از اصول و قواعد اولیه سیاست و روابط بین الملل به خصوص سیاست غرب اطلاع دارند.
و گروه دوم کسانی که کاملا به نتایج و پیامدهای رفتار و گفتار خویش آگاهند و واقعیت بینالملل را می شناسد و با هدف و برنامهریزی، به دنبال القای هماهنگی بین ایران و طالبان هستند. که این دسته می دانند که از این طریق هم افکار عمومی منطقه و جهان و به ویژه مردم افغانستان علیه ایران تحریک خواهد شد و هم حامیان واقعی طالبان، پشت پرده مانده و شناسانده نخواهند شد.
مردم ما بدانند که در قضیه طالبان و افغانستان، نظام اسلامی ایران، حکیمانهترین سیاست ممکن را در پیش گرفت. حقیقتاً ایران در شکلگیری طالبان و در به قدرت رسیدن آن هیچ نقشی ایفا نکرده و این را به خوبی دوست و دشمن می دانند.
اما همین دو دسته، مقصر اصلی و البته بازنده اصلی که همان آمریکاست را دانسته و ندانسته تطهیر می کنند.
همه می دانند آمریکا که قبل از به حکومت رسیدن طالبان، افغانستان را اشغال کرده بود و دولت دست نشاندهاش را در فرم ظاهری انتخابات بر افغانستان مسلط کرده بود با توجه به منافعش، سیاستش اقتضا کرد با یک معامله، هم شکست خویش را پوشش دهد و هم آشوب را در منطقه با توجه به موقعیت سرزمینی افغانستان حفظ کند. لذا زمینهچینی هایی را صورت داد و دولت حاکم وقت در این کشور را مجبور کرد که هزاران نیروی طالبان را از زندان آزاد کرده و در برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس همین آمریکایی ها با رهبران طالبان مذاکراتی را ترتیب دادند و مجموعه فعل و انفعالاتی را صورت دادند. اروپا هم در این قضیه با آمریکا همراه بود و طبعا پاکستان و عربستان هم حامی طالبان. حال، نظام اسلامی در برابر همه این واقعیات، چه سیاستی را در پیش بگیرد که امنیت آینده کشور و نظام تأمین شود؟؟
سیاست بین الملل و امنیت ملی که عرصه نگاهها و حرف های دو روزه و ژورنالیستی نیست که آقایان از رهنمون آن، برای خویش آوازهای صورت دهند و بعد هم دوره آموزشی موفقیت یا استراتژیک زندگی و تبلیغات و امثال ذلک ... برگزار کنند و ملت را سرکیسه کنند!
ما با قدرتِ پلیدی چون آمریکا طرف هستیم که حوادث و بحرانها را برای دهههای بعد خلق می کند و عمده ملتهای منطقه را با آن حوادث در جهت منافع خویش درگیر می کند و خودش رابا تبلیغات و رسانه، به عنوان ناجی وارد ماجرا می کند و ابعاد گستردهای از مساله در موضوعات مختلف را به ملت های منطقه تحمیل می کند.
جالب آنکه همان عوامل شرور در حوادث و بحرانها را، به ملتها و دولت های منطقه منتسب می کند و جالبتر اینکه با تبلیغات و مهره هایی همچون همین افرادِ آگاه یا ناآگاهِ سرسپردهی ضد منافع ملی به اسم تاریخ و فرهنگ پَلَشت این منطقه، به مردم همان منطقه تحمیل می کنند!!! بعدها نیز مستند می کنند و می گویند ما به واسطه اندیشمندان و متفکرانمان پیشبینی این اتفاقات تلخ را دههها قبل داشتیم ولی دولت های بیکفایت منطقه برنامهای نداشتند.
مشابه این ماجرای تلخ افغانستان را در قصه اوکراین هم می بینید چه بساطی راه انداخته اند.
این جماعت هیچ اصول و مبنایی ندارند و در هر حال، گفته خود را درست خوانده و خود را پیروز میدان می دانند.
همینها در ورود آمریکا به افغانستان، ایران را با همین هجمه های رسانهای به جنگ در افغانستان تشویق می کردند و عدم حضور ایران را ظلم نابخشودنی معرفی کردند، بعد از استقرار آمریکا حرف هایشان را تغییر دادند و از دموکراسی در افغانستان و پیشرفت های شگرف افغانستان سخن می گفتند و ملت خویش را تحقیر می کردند که نتیجهٔ آن دموکراسی آمریکایی را دیدیم. و بعد با خروج آمریکا همه این حرف ها یادشان رفت.
اگر حکومت و نظام اسلامی به حرف اینها قرار باشد گوش دهد چه بر سر ملت ایران می آمد؟؟؟؟